ایثارگران ثارالله |
نخستین آیاتهماهنگى آغاز بعثت با نازل شدن نخستین آیات قرآن کریم، باعث شده است تا مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنى و حدیث به بررسى و تعیین نخستین آیات نازل شده برپیامبر(ص) بپردازند. دیدگاههایى در این باره وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از: 1- پنج آیه نخست سوره علق. 2- سوره فاتحة الکتاب.(10) 3- سوره مدثر. (11) دیدگاه نخست پرطرفدارترین دیدگاه در میان مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنى و حدیث مى باشد. از میان مورخان; مسعودى (12)، ابنهشام(13)، ابناثیر (14)، طبرى(15)، و یعقوبى در کتابهاى خود و از میان مفسران شیعه، صاحبان تفاسیر: تبیان، مجمع البیان، المیزان، نمونه و از میان مفسران اهلسنت; صاحبان تفاسیر: طبرى (که حدود یازده روایت در این باره ذکر مىکند.) ، درالمنثور، انوارالتنزیل و اسرارالتاویل (معروف به تفسیر بیضاوى) و تفسیرالقرآن العظیم جزو طرفداران این نظریه هستند. از میان کتابهاى علوم قرآنى مىتوان به «الاتقان(16)» ، «التمهید فىعلوم القرآن(197)» ، «البرهان(18)» ، و... اشاره نمود. براساس روایات رسیده از امامان معصوم علیهم السلام آیات آغازین سوره علق را نخستین آیات نازل شده در غار حرا مىدانند. امام صادق علیه السلام مىفرماید: «اول ما نزل على رسول الله صلى الله علیه و آله بسم الله الرحمن الرحیم، اقرا باسم ربک...» (19); نخستین آیاتی که بر رسول خدا صلى الله علیه و آله نازل شد، «...اقرا باسم ربک...» بود. امام هادى علیه السلام نیز فرمود: جبرئیل به محمد صلى الله علیه و آله گفت: «اقرا قال: و ما اقرا قال: اقرا باسم ربک الذى خلق.» (20) طبرى (21)از علماى اهل سنت در تفسیر خود، 11 روایت و سیوطى(22)15 روایت نقل مىکند، مبنى براین که در آغاز بعثت نخستین آیات سوره علق بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل شده است. طرفداران دیدگاه دوم اندک است. صریحترین کسى که در این زمینه سخن گفته، «زمخشرى» در تفسیر «کشاف» (23)است. دیدگاه سوم روایتى است که از جابر (24)نقل شده است. اگرچه هرکدام از این دو دیدگاه ممکن است طرفداران اندکى نیز داشته باشند، اما در برابر سیل نظریات مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنى و نیز روایات فراوانى که به برخى از آنها اشاره شد و نیز ادعاى اجماع امت مسلمانرا به سادگى نمىتوان رها کرد و از کنار آن گذشت. بعثت و منتدر نفس انسان نیازها و غرایز گوناگونى قرار داده شده است که همگى طالب ارضا و هدایت صحیح هستند. خداوند متعال براى هدایت انسان، بهترین ابزار را در اختیار او قرار داده و امکانات متعددى به او عطا کرده است، تا هم بتواند نیروى خود را صرف ارضاى نفسانیات کند و هم با امکانات و نیروى داده شده،بر خواهشهاى نفسانىغلبه کند و کششهاى درونى را تحت نظم و ضابطه در آورد. دو راهنما نیز در اختیار او قرار داده است تا حق را از باطل و سره را از ناسره متمایز کند; یکى در درون انسان که عقل است و دیگرى پیامبران الهى که این راهنما از طریق وحى براى انسان فرستاده مىشود تا تمام رفتارها را به انسان بیاموزد و حدود و مقررات آن را نیز روشن نماید، چون عقل داراى خطا و نقصان است. برترین هادى، آن است که داراى مقام عصمت و مرتبط با وحى باشد، تنها راه آن، بعثت است. پس بعثت بزرگ ترین نعمت خداوند بربشراست و جا دارد که خداوند براین نعمت منت گذارد و این احسان و نیکویى را به رخ آنان بکشد، چنان که مىفرماید: «لقد من الله على المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفى ضلال مبین»(آل عمران/ 164) خداوند برمؤمنان منت نهاد (نعمت بزرگى بخشید)، هنگامى که درمیان آنها پیامبرى از خودشان برانگیخت که آیات او را برآنها بخواند و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد و البته پیش از آن در گمراهى آشکار بودند. خداوند در آیه فوق به خاطر بعثت پیامبراسلام صلى الله علیه و آله برمؤمنان منت مىنهد و این نعمت بزرگ و معنوى را به رخ آنان مىکشد. ممکن است کسى تصور کند که منت گذارى، کار صحیحى نیست، چرا خداوند در این جا منت مىگذارد؟ مگر بعثت چه ویژگى هایى دارد و هدف از آن چیست؟ واژه منت از «من» به معناى چیزى است که با آن وزن مىکنند (سنگ کیلو) . و نیز به معناى نعمت سنگین و باعظمت نیز به کار مىرود. بنابراین هر نعمت سنگین و گرانبهایى را منت گویند. کاربرد این واژه دو گونه است: قولى و فعلى(25). اگر کسى عملا نعمت بزرگى به دیگرى بدهد، این همان منت عملى است که بیشتر در مسائل تربیتى و هدایتى و معنوى کاربرد دارد و پسندیده و ارزنده است. که برخى گفتهاند: این منت مختص به خداى متعال است. اگر کسى کار کوچک خود را با سخن گفتن بخواهد به رخ دیگرى بکشد و آن را بزرگ جلوه دهد، کارى است بسیار زشت، که این از منتهاى بشرى است. در نتیجه، منتگذارى بربخشیدن نعمتهاى بزرگ که از جمله آنها نعمت رسالت است، منتى زیباست و «من الله» یعنى انعم الله، خداوند نعمت بزرگى بخشید و در اختیار مؤمنان قرار داد. چنان که در جاى دیگر خداوند به خاطر هدایت کردن انسانها به ایمان، بر آنها منت مىگذارد. «بل الله یمن علیکم ان هداکم للایمان».(حجرات/17 ) اگر مسلمانان به خاطر پذیرفتن اسلام، مشکلات و خسارتهاى زیادى متحمل شدهاند، نباید فراموش کنند که خداوند بزرگ ترین نعمت را در اختیار آنها گذاشته و پیامبرى مبعوث کرد تا انسانها را تربیت کند و از گمراهىها باز دارد. بنابراین هر اندازه براى حفظ این نعمت بزرگ تلاش و کوشش شود و هر بهایى پرداخته شود، بازهم ناچیز است. (26) فلسفه و اهداف بعثتپس از قرنها تحقیق و بررسى درباره مسائل دینى، هنوز پرده از اسرار بسیارى از آنها برداشته نشده است، که از جمله آنها اسرار نهفته نبوت و بعثت است،اگرچه از ظواهر آیات قرآن مىتوان استفاده کرد که بعثت پیامبران الهى، به ویژه پیامبراسلام صلى الله علیه و آله داراى اهدافى مىباشد که بیان خواهد شد و تنها در آیه مورد بحث که خداوند بر مؤمنان منت گذارده است، به سه برنامه از مهمترین آنها اشاره شده است: «یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة» 1- تلاوت آیات الهى «یتلوا» از واژه «تلاوت» به معناى پىدرپى آوردن، پیروى کردن و خواندن با نظم است، (27)که شامل پیروى کردن در حکم وخواندن منظم آیات الهى همراه باتدبر نیز مىشود، گویا تلاوت کننده از آیات پیروى کرده یا حروف و کلمات را در پى یکدیگر قرار داده است. پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله با خواندن آیات پروردگار و آشنا ساختن گوش دل و افکار مردم با این آیات، آنها را آماده تربیت مىنماید، که مقدمه تعلیم و تربیت است. 2- تربیت یکى از مهمترین برنامههاى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله تربیت انسانهاست. تربیت به معناى فراهم کردن زمینهها و عوامل براى به فعلیت رساندن و شکوفا نمودن استعدادهاى انسان در جهت مطلوب است.او باید زمینهها را براى انسانها آماده کند تا از نظر عملى بهترین رابطه را با خداى خود (عبادات)، با هم نوع خود (عقود و ایقاعات)، با قوانین و مقررات اجتماعى (حکومت و سیاسات)، با خانواده خود (حقوق خانوادگى) و با نفس خود (اخلاق و تهذیب نفس) داشته باشند، تا بتوانند مسجود فرشتگان قرار گیرند. پیامبر صلى الله علیه و آله منجى بشریت است. یکى از دانشمندان فرانسوى مىگوید: «بزرگترین قانون اصلاح و تعلیم و تربیت همان حقایقى است که به نام وحى، قسمت به قسمت بر محمد صلى الله علیه و آله نازل شده و امروز به نام قرآن در بین بشراست.» (28) پیامبراسلام صلى الله علیه و آله در مدتى کوتاه، انسان هایى بزرگ، مانند على علیه السلام، زهرا علیها السلام، سلمان فارسى، ابوذر، مقداد و... را تربیت کرد. حضرت محمد صلى الله علیه و آله کاشف معدنهاى نهفته انسانیت بود. زیرا «الناس معادن کمعادن الذهب و الفضه»، مردم مانند معدنهاى طلا و نقره هستند. انسان داراى استعدادهاى نهفته است که براى بهره ورى صحیحباید آنها را کشف کردتا به ارزش حقیقى خود دست یابند. کلمه «یزکیهم» از ماده «زکوة» و زکآء» به معناى رشد و زیادى است (29)، که در اینجا به معناى تربیت و پاکسازى است و شامل پاک شدن از آلودگىهاى اعتقادى، اخلاقى و رفتارى مىباشد. اگرچه واژه تربیت ازماده «ربو» به معناى افزایش و نمو است، اما در قرآن کریم مفهوم تهذیب نفس با واژه تزکیه آمده است: «قد افلح من زکیها»)شمس/8) «قد افلح من تزکى»(اعلی/14) «رستگار شد کسى که خود را تزکیه کرد.» واژه تربیت در قرآن در جنبههاى جسمانى و مادى به کار رفته است، نظیر: «الم نربک فینا ولیدا»(شعراء/18) «آیا در دوران کودکى تو را در میان جمع خود تربیت نکردیم؟» که سخن فرعون است که خود را مربى موسى معرفى مىکند، یعنى از نظر جسمانى و امکانات مادى تو را بزرگ کردم. اهمیت اخلاق و تزکیه نفس برکسى پوشیده نیست. جوامع مختلف به آن نیازمندند، زیرا تنها راه نجات از گمراهىها، فسادها، جهل، جنگ و خونریزىها و... در پرتو اخلاق صحیح و آراسته شدن به ارزشها و مکارم اخلاقى است. پیامبراسلام صلى الله علیه وآله هدف از بعثت خود را کامل کردن مکارم اخلاق بیان کرده است: «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» (30)من براى کاملکردن فضایل اخلاقى مبعوث شدهام. یکى از دانشمندان فرانسوى مىگوید: «اى محمد! اى آورنده قرآن! کجایى؟ بیا و دست ما را بگیر و به باغ و صحرا و چمن و به هر جایى که خواهى ببر. تو اگر ما را به میان دریا ببرى، خواهیم رفت، زیرا تو عالم به حیات و زندگى ما هستى!» (31) [ پنج شنبه 90/4/9 ] [ 1:6 صبح ] [ امیر زینلی ]
|
|
[ طراحی : امیر زینلی ] [ Weblog Themes By : hasaninya ] |